بلاگ ها
معرفی انواع اجزای سوله+ نقش و کاربرد آن ها

سولهها از جمله سازههای حیاتی در صنعت و ساختمانسازی به شمار میروند که با توجه به استحکام، کارایی و انعطافپذیری بالا، نقش مهمی در ایجاد فضاهای صنعتی، تجاری و حتی کشاورزی ایفا میکنند. آشنایی با اجزای سوله و درک نقش هر یک از آنها، نه تنها در انتخاب صحیح نوع سوله بلکه در بهینهسازی عملکرد سازه و افزایش طول عمر آن تاثیرگذار است. از اسکلت فلزی و ستونها گرفته تا ورقها، پوششها و اتصالات، هر جزء سوله با هدف ایجاد استحکام و ایمنی طراحی شده و عملکرد منسجم کل سازه را تضمین میکند.
در این مقاله، تلاش خواهیم کرد تا تمامی اجزای سوله را به صورت کامل معرفی کرده و نقش و کاربرد هر یک را بررسی کنیم تا شما بتوانید با شناخت دقیق، تصمیمگیری حرفهایتری در زمینه ساخت و انتخاب سوله داشته باشید.
اجزای سوله را بشناسید!
سولهها به طور کلی از دو دسته اصلی اجزا تشکیل شدهاند: اجزای سازهای و اجزای غیرسازهای. اجزای سازهای شامل تمام المانهایی هستند که وظیفه تحمل نیروها و حفظ پایداری سازه را بر عهده دارند و ستون فقرات اصلی سوله را شکل میدهند. در مقابل، اجزای غیرسازهای بیشتر به منظور پوشش، زیبایی، محافظت در برابر شرایط محیطی و ایجاد فضای کاربری مناسب طراحی شدهاند و تأثیری مستقیم بر استحکام سازه ندارند، اما عملکرد نهایی سوله بدون آنها کامل نخواهد بود.
این تقسیمبندی کمک میکند تا با شناخت دقیق هر جزء، طراحی و اجرای سوله به شکل هدفمند و بهینه انجام شود و تمام نیازهای ایمنی و کاربری به بهترین شکل تامین گردد.
اجزای سازهای سوله
سولهها از مجموعهای از قابهای شیبدار و متصل به یکدیگر تشکیل شدهاند که به آنها قابهای اصلی گفته میشود. این قابها ستون فقرات سازه را شکل میدهند و با کمک اجزای مختلف به یکدیگر متصل میشوند تا استحکام سازه در برابر نیروهای مختلف، از جمله وزن خود سازه و بارهای جانبی مانند باد و زلزله، حفظ شود.
در واقع، هر جزء سازهای در سوله نقش ویژهای دارد و عملکرد صحیح آنها باعث توزیع مناسب نیروها و افزایش ایمنی و دوام کل سازه میشود. شناخت دقیق اجزای سوله و عملکرد هر یک، گام مهمی در طراحی و اجرای سازهای مطمئن است.
1. قابهای اصلی سوله
قابهای اصلی، ستون فقرات هر سوله را تشکیل میدهند و از ستونها و تیرها شکل گرفتهاند. تیرهای شیبدار که در اصطلاح فنی به آنها رفتر (Rafter) گفته میشود، همراه با ستونها، مهمترین اجزای سازهای سوله هستند. در بسیاری از پروژههای سوله در ایران، ستونها و رفترها به شکل غیر منشوری طراحی میشوند؛ بدین معنا که مقطع آنها در طول عضو با توجه به تغییرات لنگر متغیر بوده و این روش باعث صرفهجویی اقتصادی در اجرای سوله میشود.
با توجه به بزرگ بودن دهانه سولهها، ابعاد تیرها و ستونها اغلب از پروفیلهای استاندارد بازار بزرگتر است. بنابراین، این المانها به صورت تیر ورق ساخته میشوند؛ یعنی ابتدا ورقها مطابق مقاطع مورد نیاز برش داده میشوند و سپس با جوشکاری به شکل تیر یا ستون نهایی درمیآیند. ستونها معمولاً از پایین به صفحه ستون و از بالا به رفتر، به صورت اتصال فلنجی متصل میشوند.
در راستای تحمل نیروهای جانبی، قابهای اصلی در جهت عرضی سوله به عنوان قاب خمشی طراحی میشوند، چرا که استفاده از سیستم مهاربندی در این جهت به دلیل دهانههای بزرگ ممکن نیست. اما در جهت طولی سوله، میتوان از مهاربندهای همگرا برای سیستم باربر جانبی بهره برد. بنابراین میتوان جمع بندی کرد که:
- جهت عرضی: سیستم قاب خمشی
- جهت طولی: سیستم مهاربندی همگرا
2. لاپه یا پرلین (Purlin)
پرلینها تیرهای فرعی سقف سوله هستند که در جهت طولی سازه و با فاصلههای مشخص بین قابهای اصلی قرار میگیرند. نقش اصلی این المانها، تحمل وزن پوشش سقف و توزیع بار آن بر روی قابهای اصلی است.
معمولاً پرلینها از مقاطع سرد نورد شده مانند پروفیلهای Z شکل یا ناودانی ساخته میشوند و برای اتصال آنها به رفترهای قاب اصلی، از پیچها و نبشیهای اتصالدهنده استفاده میشود. این روش اتصال، ضمن ایجاد استحکام کافی، سرعت اجرای سقف سوله را نیز افزایش میدهد و تضمین میکند که بارهای سقف به صورت یکنواخت بر سازه منتقل شوند.
3. میل مهارهای سقفی یا سگراد (Sag Rod)
لاپهها که معمولاً از مقاطع Z شکل یا ناودانی ساخته میشوند، تحت تأثیر بارهای ثقلی سقف، در معرض کمانش پیچشی جانبی حول محور ضعیف خود قرار دارند. برای جلوگیری از این پدیده، از میل مهارهای سقفی یا سگراد استفاده میشود.
سگرادها با اتصال به لاپهها، بخشی از نیروهای ثقلی را به رأس سوله منتقل میکنند و با اعمال لنگر متعادل کننده حول محور ضعیف لاپهها، از کمانش پیچشی جانبی آنها جلوگیری میکنند. این المانها معمولاً از مقاطع میلگردی ساخته شده و با پیچ به لاپهها متصل میشوند. استفاده از سگرادها تضمین میکند که سقف سوله در برابر بارهای ثقلی و تغییرات سازهای عملکرد پایدار و ایمنی داشته باشد.
4. لاپه جانبی یا گیرت (Girt)
گیرتها المانهای مفصلی هستند که در جدارههای سوله نصب میشوند و وظیفه اصلی آنها نگه داشتن دیوارهای سبک سوله است. این اجزا علاوه بر تحمل وزن دیوارها، نیروهای باد وارد بر سازه را نیز منتقل میکنند و عمدتاً مسئول انتقال بار باد به ستونها هستند.
معمولاً گیرتها از مقاطع Z شکل یا ناودانی ساخته میشوند و اتصال آنها به ستونها و سایر اجزا، به صورت مفصلی انجام میگیرد. طراحی گیرتها به گونهای است که نیروی باد را با خمش حول محور قوی و نیروهای ثقلی را با خمش حول محور ضعیف تحمل کنند. در سولهها، از آنجایی که اثر نیروهای باد معمولاً بزرگتر از بارهای ثقلی است، عملکرد صحیح گیرتها برای پایداری سازه حیاتی است.
5. استرات (Strut)
استراتها المانهایی هستند که قابهای اصلی سوله را به یکدیگر متصل میکنند و عملکردی مشابه مهار طولی برای قابها دارند. با اتصال استراتها به ستونهای قاب، طول موثر کمانش ستون حول محور ضعیف کاهش یافته و پایداری آن در برابر کمانش افزایش مییابد.
معمولاً استراتها از مقاطع قوطی شکل ساخته میشوند و برای تحمل نیروهای محوری طراحی میگردند. اتصال آنها به ستونها اغلب مفصلی است و میتوانند هم در سقف و هم در قابهای طولی سوله اجرا شوند.
تفاوت اصلی استراتها با گیرتها در عملکرد آنهاست: استراتها برای انتقال نیروهای جانبی در راستای طولی سوله طراحی میشوند، در حالی که گیرتها صرفاً نگهدارنده دیوارهای سبک هستند و عملکرد آنها محدود به تحمل خمشی ناشی از بارهای ثقلی و باد است.
6. مهاربندهای اصلی قائم (Main Brace)
برای تامین سیستم باربری جانبی در جهت طولی سوله، همانند سازههای ساختمانی متداول، از مهاربندهای همگرا استفاده میشود. این مهاربندها میتوانند از میلگرد، دوبل نبشی، دوبل ناودانی یا لوله ساخته شوند و نقش حیاتی در پایداری سازه دارند.
هدف اصلی استفاده از مهاربندی، جلوگیری از تغییرشکلهای ناخواسته سوله در طول نصب و بهرهبرداری، تضمین پایداری اعضای تحت فشار و مقاومت در برابر بارهای جانبی ناشی از زلزله، باد و حتی ترمز جرثقیل است. به کمک مهاربندهای اصلی، سوله میتواند در برابر نیروهای طولی مقاوم و ایمن باقی بماند.
7. مهاربند سقف (Ceiling Brace)
مهاربندهای سقفی یکی از اجزای مهم سوله هستند که صلبیت کافی سقف را تأمین کرده و نقش کلیدی در انتقال بارهای جانبی ناشی از سقف ایفا میکنند. علاوه بر این، این مهاربندها باعث حفظ پایداری چشمههای سقف شده و از تغییر شکلهای ناخواسته جلوگیری میکنند.
معمولاً مهاربندهای سقفی از مقاطع میلگردی ساخته میشوند و به صورت کششی طراحی شدهاند تا نیروهای سقف به شکل موثر به سایر اجزای سازه منتقل شوند. استفاده صحیح از مهاربندهای سقفی، تضمین کننده عملکرد پایدار و ایمن سقف سوله در طول زمان بهرهبرداری است.
8. والپست (Wall Post)
سولهها به عنوان سازههای صنعتی کم ارتفاع و سبک، عمدتاً تحت تاثیر بارهای باد قرار دارند. بنابراین دیوارهای سوله باید به گونهای طراحی شوند که علاوه بر تحمل بار باد و زلزله، از پایداری و ایمنی سازه در طول زمان اطمینان حاصل شود.
یکی از اجزای کلیدی در این زمینه، والپستها هستند که وظیفه نگه داشتن و انتقال بارهای جانبی وارد بر دیوار را بر عهده دارند. اتصال مناسب والپستها باید به گونهای باشد که با تغییرات دمای محیط و افزایش طول اعضای فولادی، کمانش یا تخریب دیوار رخ ندهد. در صورت استفاده از اتصالهای مقید و جوشی، به دلیل محدود شدن تغییر طول، احتمال کمانش و آسیب دیدن دیوار افزایش مییابد.
والپستها با طراحی و اجرای صحیح، نقش مهمی در ایمنی و پایداری دیوارهای سوله ایفا میکنند و انتخاب نوع اتصال و مقطع آنها باید با دقت و مطابق با شرایط محیطی و بارگذاری صورت گیرد.
9. سینه بند (Flange Stay)
سینه بندها برای جلوگیری از کمانش پیچشی-جانبی بال رفتر در نواحی که لنگر منفی ایجاد میشود، مورد استفاده قرار میگیرند. در این مناطق، بال پایینی تیر تحت فشار است و اتصال آن به لاپه توسط سینهبند و پیچ، باعث ثبات بال تحتانی رفتر میشود.
معمولاً برای ساخت سینه بند از نبشی استفاده میشود و طراحی آن بر اساس نیرویی معادل ۲ درصد بال فشاری انجام میگیرد. استفاده صحیح از سینه بندها نقش مهمی در پایداری و ایمنی سازه سقف سوله ایفا میکند و از تغییر شکلهای ناخواسته در تیرها جلوگیری میکند.
10. پی (Foundation)
در سولهها اغلب از پیهای منفرد برای انتقال نیروهای وارد بر ستونها به خاک استفاده میشود. با توجه به سبک بودن سازههای سوله نسبت به ساختمانهای فلزی، نیروهای جانبی ناشی از باد غالب بر طراحی هستند و بر شکل و جزئیات پیها تأثیر مستقیم دارند. برای مقابله با بلند شدگی (Uplift) سوله تحت اثر نیروهای جانبی، پیهای منفرد در جهت طولی سازه با کلافهای کششی به یکدیگر متصل میشوند و همچنین عمق استقرار پیها افزایش مییابد تا وزن خاک روی پی، اثر نیروهای جانبی را مهار کند.
به دلیل استفاده از ستونهای فلزی، تماس مستقیم آنها با خاک میتواند موجب خوردگی و کاهش دوام سازه شود. برای رفع این مشکل، بر روی پیها ستونکهای کوتاه بتنی ایجاد میکنند که به آنها پدستال (Pedestal) گفته میشود و از تماس مستقیم فلز با خاک جلوگیری میکند. علاوه بر این، پدستالها فواید سازهای دیگری نیز دارند که در این مقاله به آنها پرداخته نمیشود.
در طراحی سولهها، اتصال ستونها به پی معمولاً مفصلی در نظر گرفته میشود، زیرا پیهای منفرد و عدم استفاده از شناژ در جهت عرضی، موجب میشود پیها تحت بارهای مختلف قابلیت دوران داشته باشند و دوران پی باعث ایجاد اتصال مفصلی واقعی شود. تنها در صورتی میتوان اتصال پای ستون را گیردار فرض کرد که مطمئن باشیم پی تحت نیروها و لنگرهای اعمالی، دوران قابل توجهی نخواهد داشت.
11. جرثقیل سقفی (Crane)
با توجه به اینکه سولهها اغلب برای مصارف صنعتی یا انبارش کالاهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند، استفاده از جرثقیلهای سقفی برای حمل و جابهجایی بارها بسیار رایج است. این جرثقیلها قادرند در تمام طول و عرض سالن حرکت کرده و عملیات جابهجایی را به شکل موثر انجام دهند.
هر جرثقیل سقفی معمولاً از ارابه، پل، چرخهای راهبر و ریموت کنترل تشکیل شده است. کل مجموعه جرثقیل بر روی تیر حمال نصب میشود؛ این تیر معمولاً در طول سالن و در دو انتهای عرضی قرار دارد. بین تیر حمال و چرخهای راهبر، یک ریل فلزی تعبیه میشود تا حرکت جرثقیل روی تیر تسهیل گردد. تیر حمال نیز بر روی تیر نشیمن یا براکت قرار میگیرد که به ستون سوله جوش داده شده و ثبات ساختار جرثقیل را تأمین میکند.
12. بست قورباغهای (Frog Clamp)
بستهای قورباغهای که به عنوان مهارکش نیز شناخته میشوند، نقش مهمی در مهاربندی افقی و قائم سولهها ایفا میکنند. در مهاربندهایی که از مقاطع میلگرد ساخته شدهاند و مقاومت فشاری آنها نسبت به مقاومت کششی پایین است، در صورت عدم اعمال نیروی پیشتنیدگی، اعضا ممکن است تحت اثر وزن خود دچار لقی و افتادگی شوند.
برای جلوگیری از این مشکل و تضمین عملکرد صحیح مهاربندها تحت بارهای جانبی، از بستهای قورباغهای استفاده میشود تا پیشتنیدگی اولیه در اعضای مهاربندها ایجاد گردد و رفتار سازه در شرایط بارگذاری بهینه شود.
اجزای معماری و غیرسازهای سوله
در این بخش، به بررسی اجزایی میپردازیم که تأثیری مستقیم بر تحمل نیروها و پایداری سازه ندارند، اما نقش آنها در کاربری، ایمنی و دوام کلی سوله غیرقابل چشم پوشی است. هرچند ممکن است این اجزا در نگاه برخی از اهمیت کمتری نسبت به المانهای سازهای برخوردار باشند، اما عدم اجرای صحیح یا استاندارد آنها میتواند عملکرد کلی سوله را تحت تاثیر قرار داده و مشکلات جدی در بهرهبرداری ایجاد کند.
شناخت دقیق و اجرای اصولی این اجزا، مکمل طراحی سازهای سوله است و تضمین میکند که سازه نه تنها پایدار، بلکه کاربردی، ایمن و مقاوم در برابر شرایط محیطی و عملیاتی باشد.
1. آبرو یا گاتر (Gutter)
یکی از مهمترین مسائل معماری در سولهها، جمعآوری و هدایت آبهای سطحی سقف است. برای این منظور، در انتهای شیب سولهها (شانههای سوله) کانال فلزی سراسری نصب میشود که با شیبی مناسب در جهت طول سوله، آب جمع آوری شده را به لولههای قائم دفع آب هدایت میکند. این کانال فلزی که وظیفه تخلیه آب را بر عهده دارد، اصطلاحاً آبرو یا گاتر نامیده میشود.
اجرای صحیح و مطمئن آبروها به ویژه در سولههای چند دهانه اهمیت بالایی دارد. زیرا هرگونه نقص در سیستم جمع آوری و تخلیه آب باران میتواند باعث انباشته شدن آب روی سقف شده و وزن سقف را افزایش دهد، که این امر میتواند به کل سازه آسیب برساند. در مناطق با بارش بالا، این موضوع اهمیت ویژهای پیدا میکند. علاوه بر این، جمع شدن آب میتواند به تأسیسات سوله صدمه زده و یا نفوذ آن به داخل سوله، به کالاهای حساس به رطوبت مانند غلات یا تجهیزات الکتریکی خسارت وارد کند.
2. فلاشینگ (Flashing)
برای جلوگیری از کنده شدن آبروها و پوشاندن نقاط مختلف سقف سوله، از ورقهای پوشانندهای استفاده میشود که به آنها فلاشینگ گفته میشود. علاوه بر این، فلاشینگها درزهای بین ساندویچ پنلها را نیز میپوشانند و نقش مهمی در عایق بندی دارند.
وظایف اصلی فلاشینگها شامل جلوگیری از نفوذ آب و رطوبت به داخل سازه، ممانعت از ورود گرد و غبار، محافظت از بدنه اصلی پانلها و کاهش اثرات باد است. همچنین، فلاشینگها با کاهش صدای ناشی از وزش باد، به بهبود عملکرد کلی سوله کمک میکنند و نقش مهمی در دوام و ایمنی سازه ایفا میکنند.
3. پوشش سقف (Roofing)
در طراحی سولهها، انتخاب سقف مناسب از نظر سازهای اهمیت بالایی دارد. سقفها باید هم سبک باشند، هم سرعت اجرای بالایی داشته باشند و بتوانند بارهای ثقلی و جانبی ناشی از باد را تحمل کنند. پوشش سقفها معمولاً بر روی پرلینهای سازهای نصب و اجرا میشود.
در گذشته از مواد سنتی مانند پشم شیشه، ورقهای فلزی و پوششهای آب بند همراه با توریهای سیمی استفاده میشد، اما به دلیل سرعت اجرایی پایین، این روشها امروزه کاربرد چندانی ندارند.
امروزه استفاده از ساندویچ پانلها به دلیل وزن کم و سرعت نصب بالا، رایج شده است. ساندویچ پانلها از دو ورق فلزی نازک (با ضخامت ۰.۵ تا ۱ میلیمتر) که به صورت کرکرهای، ذوزنقهای یا سفالی شکل هستند، و یک لایه عایق حرارت و صوت (پلیاستایرن، پشم شیشه یا پلیاورتان) در میان آنها تشکیل میشوند. بهطور معمول، از عایق پلیاورتان استفاده میشود، چرا که نسوز است و وزن بسیار کمی دارد.
در سولههایی مانند مرغداریها که نیاز به کنترل دقیق دما دارند، عایق پلیاورتان به شدت توصیه میشود، زیرا در زمستان از هدر رفتن گرما جلوگیری کرده و در تابستان مانع انتقال حرارت خورشید به داخل سوله میشود.
4. دیوارهای خارجی (External Walls)
دیوارهای خارجی یکی از اجزای مهم سوله هستند و با توجه به نوع کاربری سازه، جنس و سیستم اجرای آنها متفاوت خواهد بود. امروزه سیستمهای سنتی و سنگین جای خود را به دیوارهای سبک و مدرن دادهاند. از جمله رایجترین انواع دیوارها در سولهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- دیوارهای آجری سنگین
- دیوارهای ساندویچ پانل
- دیوارهای تری دی پانل
- دیوارهای بتنی
- دیوارهای ورقی موجدار
- ترکیبی از دیوارهای فوق
در اغلب سولهها، استفاده از ساندویچ پانل دیواری رایج است. در سولههایی که عبور و مرور ماشینآلات سنگین و تجهیزات در داخل یا خارج سازه وجود دارد، تا ارتفاع محدود (مثلاً ۲ متر) از دیوار آجری سنگین استفاده میشود و برای ادامه دیوار، مصالح سبکتر مانند ساندویچ پانل دیواری به کار میرود. این روش چند مزیت دارد:
- مقاومت بیشتر مصالح در برابر برخورد ماشینآلات و عوامل متحرک.
- سهولت در درزبندی و آببندی دیوارهای مصالح بنایی، از جمله استفاده از ایزوگام.
در سولههایی که برای انبار غلات یا مصالح ساختمانی طراحی شدهاند، معمولاً از دیوار بتنی سراسری استفاده میشود تا فشار ناشی از بارهای انبار شده را تحمل کند.
نکات اجرایی و تجربی
دهانه مفید سولهها (Effective Span of Sheds)
طول دهانه سولهها در جهت قاب اصلی با توجه به شرایط معماری و نیازهای کاربری تعیین میشود. این طول میتواند از دهانههای کوچک، با نیاز به شیب یکطرفه (حدود ۵ متر)، تا دهانههای بسیار بلند (حتی تا ۶۰ متر) متغیر باشد.
با افزایش طول دهانه، وزن واحد سطح اسکلت سوله نیز افزایش مییابد. بنابراین توصیه میشود هرگاه محدودیتهای معماری اجازه میدهد، از اجرای دهانههای بسیار بلند خودداری شود و در صورت امکان، ستونهایی در میانه سوله تعبیه گردد تا سوله به چند دهانه تقسیم شود.
طول سوله همچنین تحت تأثیر تغییرات دمایی قرار دارد؛ هر چه طول سوله بیشتر باشد، اثر تغییرات دما بر استحکام و عملکرد سازه نیز بیشتر خواهد بود. این نکته اهمیت ویژهای در طراحی و اجرای سولههای بلند دارد.
فاصله قابها (Frame Spacing)
فاصله بین ستونها و دهانههای سوله، به روش تولید کارگاه، فضای لازم برای عبور و مرور جرثقیلها و سایر عملیات حمل و نقل کالا بستگی دارد. با افزایش ارتفاع سوله، مقدار بهینه دهانه نیز معمولاً افزایش مییابد.
یکی از نکات کلیدی در اجرا، استفاده از اعضای تکراری با شرایط و اتصالات مشابه است تا احتمال اشتباه تیم اجرایی کاهش یابد. برای دستیابی به بیشترین تعداد اعضای تکراری، فاصله ستونها معمولاً به صورت ضریبی از یک مقدار ثابت طراحی میشود که به آن مدول گفته میشود. مدول متداول در طراحی سولههای صنعتی یک طبقه بین ۳ تا ۴ متر است. برای دهانههای تا ۱۸ متر، استفاده از ضریب ۳ متر (مثلاً ۳، ۶، ۹، ۱۲ متر و …) توصیه میشود و برای دهانههای بلندتر از ۱۸ متر، ضریب ۶ متر (مثلاً ۶، ۱۲، ۱۸ متر و …) مناسب است.
اثر باد بر دیوارهای سبک جانبی نیز در تعیین فاصله قابها مؤثر است. در پوششهای سبک، لاپههای جانبی (گیرتها) روی قابهای اصلی تکیه میکنند و دهانه بهینه برای لاپهها ۹ متر است. افزایش دهانه باعث نیاز به ستونهای فرعی مقاوم در برابر باد شده و هزینه طراحی را بالا میبرد.
تجربه نشان داده است که در سولههای بدون جرثقیل و با پلان طویل و باریک، فاصله ستون ۹ متر اقتصادیترین انتخاب است، زیرا کاهش مصرف لاپههای جانبی باعث صرفهجویی در وزن و هزینه میشود. در پلانهای مربعی، اهمیت کاهش مصرف لاپه کمتر است و میتوان از فاصله ۱۲ متر استفاده کرد.
طول رایج برای مقاطع سردنورد لاپهها حدود ۶ متر است. در صورت نیاز به فاصله بیشتر، دو راهکار وجود دارد:
- استفاده از پروفیلهای گرمنورد ۱۲ متری، که سنگینتر بوده و وزن اسکلت را افزایش میدهد.
- استفاده از وصله پرلینهای سردنورد شده، که تعداد سوراخکاری و اتصالات را به شدت بالا میبرد و از نظر اقتصادی مناسب نیست.
فاصله کمتر از ۶ متر نیز غیر اقتصادی است، زیرا منجر به پرت شدن ورقها و افزایش مصرف فولاد میشود.
در نهایت، تصمیم نهایی درباره فاصله قابها باید توسط طراح سازه و معمار با توجه به تجربه و قضاوت مهندسی اتخاذ شود تا بهترین و اقتصادیترین طرح ارائه گردد.
ارتفاع سوله (Shed Height)
ارتفاع سولهها در درجه اول به کاربری سازه، تجهیزات و ماشین آلات موجود و همچنین انبارش مصالح بستگی دارد. واضح است که با افزایش ارتفاع، وزن فولاد مصرفی نیز افزایش مییابد.
عامل دوم تعیین ارتفاع سوله، طول ورقهای مورد استفاده در تیرورقها است. با توجه به اینکه طول رایج ورقها حدود ۶ متر است، معمولاً ارتفاع سوله بیش از ۳ متر انتخاب میشود. در عمل، ارتفاع سولهها عمدتاً بین ۴ تا ۲۰ متر متغیر است و ارتفاع بالای ۲۰ متر به ندرت در پروژهها مشاهده میشود.
شیب سوله (Roof Slope)
شیب سولهها معمولاً بین ۱۰٪ تا ۳۰٪ متغیر است. در دهانههای بلندتر از ۴۰ متر، شیب سقف میتواند تا ۱۰٪ کاهش یابد. با این حال، در مناطق با بارش برف زیاد توصیه میشود شیب سوله از ۱۵٪ کمتر نشود تا از انباشته شدن برف و بار اضافی بر سقف جلوگیری شود.
همچنین باید توجه داشت که افزایش شیب سوله موجب افزایش اثر بار باد بر سازه میشود. بنابراین در طراحی سوله، لازم است میان بار باد و بار برف مصالحهای صورت گیرد تا سقف سازه بهینه و ایمن باقی بماند.
ابعاد ستون سوله (Column Dimensions)
ابعاد ستونهای سوله به پارامترهای متعددی بستگی دارد، از جمله:
- مساحت کل سوله
- ارتفاع سوله
- ابعاد و نوع رفترها
- وجود یا عدم وجود جرثقیل سقفی
به همین دلیل، طراحی ستونها باید همزمان با در نظر گرفتن ملاحظات اقتصادی و مقاومت کافی در برابر بارهای وارده انجام شود تا ابعاد بهینه ستونها استخراج و در اجرای سوله بهکار گرفته شود. انتخاب دقیق ستونها نقش مهمی در پایداری سازه و صرفهجویی در مصرف فولاد ایفا میکند.
انواع اتصالات در سوله (Types of Connections in Sheds)
اتصالات در سولهها از اهمیت ویژهای برخوردارند و معمولاً انتظار میرود که عملکرد صلب داشته و نیروهای محوری، برشی و لنگر خمشی را به ستونها منتقل کنند، به ویژه در اتصال تیر به ستون در قابهای اصلی.
در فرآیند ساخت سوله، سوراخکاری و برشهای مربوط به اتصالات پیچ و مهرهای به طور دقیق در کارخانه انجام میشود و سپس در محل اجرای سازه، قطعات به یکدیگر متصل میشوند.
اتصالات اصلی در سولهها شامل موارد زیر هستند:
- اتصال شانه سوله (گیردار)
- اتصال تاج سوله (گیردار)
- اتصال لاپهها به قاب (مفصلی)
- اتصال اعضای بادبندی به سازه (مفصلی)
- اتصال پای ستون به پی (مفصلی)
از میان این اتصالات، اتصال گوشه اهمیت ویژهای دارد و به سه روش مختلف اجرا میشود:
- اتصال با ورقهای انتهایی (فلنجی)
- اتصال با ورق روسری
- اتصال به صورت ساعتی
اجرای صحیح این اتصالات نقش کلیدی در پایداری، ایمنی و عملکرد سوله دارد و از بروز مشکلات سازهای در طول بهرهبرداری جلوگیری میکند.
نتیجهگیری
سولهها به عنوان سازههای حیاتی در صنایع مختلف، از طراحی گرفته تا اجرای دقیق، نیازمند توجه ویژه به تمام اجزا هستند. اجزای سوله شامل المانهای سازهای و غیرسازهای، هر کدام با نقش مشخص و تاثیرگذار، تضمین کننده پایداری، ایمنی و کارایی کل سازه هستند. از قابهای اصلی و ستونها گرفته تا لاپهها، گیرتها، مهاربندها، پوشش سقف و دیوارها، هر جزء به گونهای طراحی و اجرا میشود که بارهای ثقلی و جانبی به درستی منتقل شده و عملکرد سازه بهینه گردد. همچنین اجزای غیرسازهای مانند آبرو، فلاشینگ، دیوارها و پوشش سقف، نقش مکمل در محافظت از سازه و ایجاد محیط کاربری مناسب دارند. شناخت کامل و اجرای اصولی اجزای سوله، نه تنها در افزایش طول عمر و دوام سازه مؤثر است، بلکه امکان طراحی اقتصادی و بهرهبرداری ایمن و کارآمد را نیز فراهم میکند.